درس آمادگی دفاعی
آمادگی دفاعی
چهار شنبه 30 فروردين 1391برچسب:, :: 20:4 :: نويسنده : محسن معین فر

هدف اصلی در این مقاله , تشخیص موقعیت در هر مکان می باشد و در این رابطه , قطب نما ابزاری ضروری برای پیدا کردن مسیر بطرف مقصد است . آموزش های زیر به فراگیری کمک می کند . اگر می خواهید آموزش های مربوطه را عملا یاد بگیرید داشتن قطب نما ضروری است . ابتدا از حیاط خانه تان شروع کنید . سپس نیاز به مکانی خواهید داشت که نقشه ای داشته باشد . در یک مسافت کوتاه چند صد متری یا بیشتر تمرین کنید . سپس حوزه تمرین را بتدریج گسترده تر کنید و بدین ترتیب , بزودی این توانایی را خواهید یافت که در مناطق نا آشنا به طور مطمئن سفر کنید .



اگر می خواهید به کودک خود مسیر یابی را آموزش دهید این نکته را مد نظر داشته باشید : احساس ناشی از گم شدن ممکن است برای یک کودک بسیار استرس زا باشد و موجب شود تا هرگز به گردش در بیرون از شهر علاقه نشان ندهد  . ولی برخی دیگر از کودکان کاملا بر این احساس غلبه می کنند لذا , در نظر گرفتن این موضوع در طراحی تمرینات مربوطه در جنگل یا کویر , بسیار مهم است .

چگونه از قطبنما استفاده کنیم

روش استفاده بسیار آسان است , ولی برای آنهایی که می خواهند در مناطق نا آشنا سفر مطمئنی داشته باشند , کافی نمی باشد . اولین چیزی که باید بیاموزید چهار جهت اصلی است : شمال (N) , جنوب (S) , شرق (E) و غرب (W) . جهت شمال از همه مهمتر است .

گرچه انواع متعددی از قطبنما در بازار موجود است , ولی در اینجا بطرز کار با قطبنمای با صفحع قاعده ای (BASEPLATE) یا پروترکتور (PROTRACTOR) که متداول تر است اشاره می گردد . (شکل 1)

این قطبنما که در جریان جنگ جهانی دوم اختراع شد , صفحه مستطیلی شکلی دارد که روی آن پیکانی تحت نام "پیکان جهت نمای مسیر" (DIRECTION OF TRAVEL ARROW) حک شده است . همچنین عقربه دو رنگ مشکی و قرمز متحرکی در روی آن وجود دارد که همان سوزن قطبنما (COMPASS NEEDLE) است . در پاره ای از قطبنما ها سوزن ممکن است قرمز و سفید باشد ولی , در هر حال , نوک آن یعنی قرمزش , همواره رو به قطب شمال مغناطیسی زمین خواهد ایستاد . در روی قطبنما محفظه قابل چرخشی به نام محفظه قطبنما (COMPASS HOUSING) وجود دارد . در حاشیه محفظه قطبنما ,  از 0 تا 360 یا از 0 تا 400 درجه ,  درجه بندی شده است . (در اکثر قطبنما های دنیا تا 360 درجه ولی   در برخی انواع اروپایی تا 400 درجه) . آنها درجات یا آزیموت ها (AZIMUTH) هستند . همچنین در قسمت , حروف W,N,S و  E به ترتیب به نشانه جنوب,شمال, غرب و شرق وجود دارد .

کف محفظه قطبنما , یک پیکان و مجموعه ای از خطوط موازی با آن , به نام پیکان و خطوط تنظیم جهت (ORIENTING ARROW AND LINES) دارد . این نوع قطبنما می تواند بخش های اضافی دیگری به صورت زیر داشته باشد (شکل 3) : ریسمانی برای انداختن قطبنما به مچ دست , نوار مدرج در امتداد یک یا چند لبه از صفحه قاعده ای جهت اندازه گیری فواصل روی نقشه , یک ذره بین برای خواندن بهتر جزئیات نقشه , و شابلونهایی از دایره و مثلث برای مشخص نمودن مسیرهای حرکت روی نقشه .اگر می خواهید به سمتی بروید که بین دو جهت از چهار جهت اصلی قرار دارد , نام آن دو را با هم ادغام کنید . مثلا اگر مایلید به سمتی حرکت کنید که درست بین شمال و غرب واقع است , به راحتی می گوییم : می خواهم به شمال غرب بروم .

اجازه دهید همین مورد بالا را به عنوان مثال دنبال کنیم : به سمت شمال غرب بروید . در ابتدا , باید بفهمید شمال غرب بر روی قطب نما کجاست . سپس محفظه قطبنما را بچرخانید تا شمال غرب روی محفظه دقیقا جایی قرار گیرد که پیکان جهت نمای مسیر با آن تلاقی می کند .

قطبنما را در دستتان بگیرید . آن را کاملا صاف نگه دارید تا سوزن بتواند بچرخد . سپس خود شما به همراه دستتان و کل قطبنما بچرخید , فقط مطمئن شوید که محفظه قطبنما نمی چرخد . آن را همینطور بگردانید تا سوزن قطبنما با خطوط داخل محفظه قطبنما هم ردیف شود .

دقت کنید تا بخش قرمز (شمال) سوزن , در جهت شمال محفظه قطبنما قرار گیرد . اگر جنوب آن در امتداد شمال قرار گیرد , دقیقا در خلاف جهت مورد نظر حرکت خواهید کرد . این اشتباه در میان مبتدیان بسیار متداول می باشد . لذا همواره کنترل مجددی داشته باشید تا مطمئن شوید درست عمل می کنید . مشکل دیگر می تواند جاذبه های مغناطیسی موضعی باشد . به همراه داشتن اشیائی از جنس آهن یا انواع مشابه آن می تواند باعث اختلال در حرکت عقربه شود . حتی وجود یک گیره کاغذ روی نقشه ممکن است مساله ساز شود . مطمئن شوید که اقلامی مشابه در اطراف قطبنما نباشد . همچنین احتمال تاثیر گذاری جاذبه های مغناطیسی موجود در خاک (انحراف مغناطیسی) نیز وجود دارد که بسیار نادر است .

اگر مطمئن هستید کارتان را درست انجام داده اید , به سمتی حرکت کنید که پیکان جهت نما نشان می دهد . برای اینکه از مسیر خارج نشوید , حداقل در  هر صد متر یک بار به قطبنما نگاه کنید . ولی به قطبنما خیره نشوید . یکبار که جهت را یافتید نقطه ای در دور دست را هدف قرار دهید و به آنجا بروید . این موضوع زمانی اهمیت بیشتری پیدا می کند که از یک نقشه استفاده می کنید .

به منظور اجتناب از حرکت در جهت مخالف , باید خورشید را دنبال کنید . وسط روز خورشید تقریبا در جنوب است (در نیمکره جنوبی در شمال). بنا بر این اگر ظاهرا به سمت شمال قرار گرفته اید و خورشید در صورت شما می تابد , بایستی قدری تجدید نظر کنید .

چه موقعی به این تکنیک نیاز دارید؟

زمانی که بدون نقشه در جایی قرار گرفته اید که نمی دانید کجاست , ولی اطلاع دارید که در نزدیکی , جاده ای , کوره راهی , نهری و یا رودخانه ای وجود دارد , اگر با کمک قطبنما در جهت درست حرکت کنید , گم نخواهید شد . بدین ترتیب می دانید که به کدام جهت بروید یا حداقل به طور تقریبی در کدام سو حرکت کنید تا به آنجا برسید. لذا تنها کار لازم این است که محفظه قطبنما را بچرخانید . بدین ترتیب جهت حرکت , جایی خواهد بود که پیکان جهت نما با با محفظه تلاقی می کند . حال مراحل فوق را دنبال کنید . ولی چرا نمی توان به این روش بسنده کرد ؟ تکنیک مزبور زیاد دقیق نیست , با کمک این روش در جهت صحیح حرکت کرده و دور خودتان نخواهید چرخید ولی باید خیلی خوش شانس باشید اگر با این روش بتوانید مکان کوچکی  را بیابید .

اگر قصد دارید در منطقه ای ناشناخته , گردشی طولانی داشته باشید , همیشه به نقشه ای خوب که عوارض زمین (مثل کوه,صخره,دریاچه) را تحت پوشش خود داشته باشد , نیاز خواهید داشت ,بخصوص اگر از جاده خارج می شوید . همین رابطه متقابل نقشه و قطبنما است که تاثیر آن را دو چندان می کند.

استفاده ار قطبنما به همراه نقشه

این تکنیک بسیار با اهمیت بوده و باید به خوبی آموخته شود . زمانی که هم از قطبنما و هم از نقشه استفاده می کنید , قطبنما واقعا کارایی لازم را خواهد داشت . بدین ترتیب قادر خواهید بود تا در مناطقی که به آنها آشنایی ندارید , بدون نیاز به دنبال کردن جاده ها , با اطمینان و به دقت راه خود را پیدا کنید. به هر حال این کار قدری تمرین و تجربه می خواهد .

اصول کار تا حد زیادی مشابه آن چیزی است که در بخش قبل آمده است ولی این بار برای تعیین مسیر درست , از یک نقشه استفاده می کنید . نقشه ای را بردارید . در نگاه اول یک نقشه تعیین موقعیت بسیار پیچیده بنظر میرسد ولی عملا اینطور نیست . به نقشه ای فرضی  نگاهی بیاندازید .بدون آنکه به مسیر حرکت فکر کنید . شما می خواهید از نقطه A که جاده را قطع می کندبه صخره ای واقع در نقطه B بروید . البته البته برای اینکه در استفاده از این تکنیک موفق شوید باید مطمون باشید که واقعا در نقطه A هستید .

قطبنما را روی نقشه بگذارید  طوری که لبه آن در نقطه A قرار گیرد . لبه مورد نظر , لبه ای است که با پیکان جهت نما موازی باشد . سپس نقطه B را  در امتداد همان لبه قرار دهید . البته شما می توانستید از خود پیکان جهت نما یا یکی از خطوط موازی استفاده کنید ولی معمولا استفاده از لبه قطبنما راحتتر است . برخی معتقدند که در این مرحله باید با یک مداد , خطی در امتداد مسیر حرکت کشید ولی خلاف آن توصیه می شود زیرا این کار وقت گیر است بدون آنکه دقت را افزایش دهد .در هوای بارانی , نقشه می تواند در اثر باران خراب شود و در هوای طوفانی نیز باد می تواند نقشه را با خود ببرد . در این حالت باید نقشه را در داخل کیسه پلاستیکی شفافی قرار داد و آن را طوری بست که باد آن را نبرد . از همه مهمتر چیزی که روی نقشه کشیده می شود می تواند جزئیات مهم آن را پنهان کند .

باید دقت کنید که لبه قطبنما یا پیکان جهت نما از نقطه A تا B قرار گیرد . اگر اشتباه کنید دقیقا در خلاف نقطه مورد نظر حرکت خواهید کرد .

قطبنما را به صورت ثابت روی نقشه نگه دارید . در مرحله بعدی خطوط و پیکان تنظیم جهت را با خطوط نصف النهاری نقشه همراستا کنید . خطوطی از نقشه که به سمت شمال می روند مد نظر است . در حالی که لبه قطبنما به طور دقیق از A تا B کشیده شده , محفظه قطبنما را طوری بچرخانید که خطوط تنظیم جهت محفظه با خطوط نصف النهاری نقشه همراستا شود . در این مرحله کاری نداشته باشید که چه اتفاقی برای سوزن قطبنما می افتد .

اگر از موقعیت درست محفظه قطبنما مطمئن شدید , می توانید قطبنما را از روی نقشه بردارید . اکنون می توانید آزیموت محفظه را از جایی که پیکان جهت نما و محفظه با هم تلاقی می یابند بخوانید . مراقب باشید تا پیش از رسیدن به نقطه B هدف , محفظه نچرخد .

مرحله آخر مشابه بخش قبلی است . قطبنما را در دست گرفته کاملا صاف نگهدارید تا سوزن بتواند بچرخد . آنگاه ضمن اطمینان از عدم چرخش محفظه , خود شما , به همراه دستتان و کل قطبنما بچرخید . آن را همچنان بگردانید تا اینکه سوزن با خطوط داخل محفظه هم ردیف شود ..

اکنون وقت حرکت است . ولی به منظور حد اکثر دقت باید به شیوه خاصی عمل کنید . قطبنما را در دستتان نگه دارید به گونه ای که سوزن کاملا در امتداد پیکان تنظیم جهت باشد. سپس با دقت تمام سمتی را به عنوان هدف انتخاب کنید که پیکان جهت نما نشان می دهد  . در امتداد جهت تعیین شده , به نقطه خاصی از آن منطقه که تا جای ممکن در فاصله دوری قابل رویت باشد خیره شوید . سپس به آنجا بروید . فراموش نکنید که محفظه قطبنما نباید بچرخد. در جنگل متراکم شاید به چند بار انتخاب هدف نیاز باشد .

زاویه انحراف مغناطیسی و میزان خطا

متاسفانه بعضی مواقع , قضیه کمی پیچیده تر شده و چیزی به نام زاویه انحراف مغناطیسی , خودش را نشان می دهد. در این صورت نخواهید توانست از نقشه های تشخیص موقعیت و جهت یابی استفاده کنید . می بینید که قطبنما به سمت قطب شمال مغناطیسی قرار دارد و نقشه نیز قطب شمال جغرافیایی را نشان می دهد . ولی این همان مکانی نیست که بدنبالش هستید . روی اکثر نقشه های سیاحی چیزی بسیار سودمند به نام شبکه شطرنجی وجود دارد . شبکه مرکاتور متقاطع جهانی می تواند برای هر موقعیت خاصی بین 84 درجه شمالی و 80 درجه جنوبی , یعنی برای بخش عمده زمین بکار رود . در نقشه های سیاحی با مقیاس 500000/1  , می توانید آن را به صورت شبکه ای که خطوط آن 2 سانتی متر از هم فاصله دارند مشاهده کنید . این فاصله معادل 1 کیلومتر در زمین خواهد بود . شبکه مزبور یک قطب شمال حقیقی ندارد ولی در اغلب موارد , خطوط آن از دیگر قطب های شمال , زیاد دور نیست . مادامی که این شبکه نقشه را پوشانده باشد استفاده از آن برای خطوط نصف النهاری آسان خواهد بود.

در اغلب نقشه ها تشخیص موقعیت و جهت یابی این مشکل اصلاح شده و لذا , جای نگرانی نیست . ولی در نقشه های توپوگرافی این موضوع مساله ساز خواهد بود . اول از همه باید بزرگی زاویه انحراف مغناطیسی را بدرجه بدانید که بستگی دارد در کجای کره زمین قرار گرفته اید .لذا باید قبل از سفر اندازه آن را بدانید یا اینکه در جایی از نقشه اندازه آن مشخص شده باشد . به خاطر داشته باشید که در برخی از نواحی , زاویه انحراف به طور مشخص تغییر می کند.

در صورت استفاده از نقشه ای با شبکه بندی باید بدانید که این شبکه از قطب مغناطیسی چه اندازه اختلاف دارد . در اینجا نیز کم و بیش همان کارهایی را انجام دهید که در بخش استفاده از قطبنما به همراه نقشه تشریح شده است ولی این دفعه باید این موضوع را نیز مد نظر داشته باشید که خطوط تنظیم جهت به هیچ وجه با خطوط شبکه که رو به غرب یا شرق و یا جنوب هستند در یک راستا قرار نگیرند .

چهار شنبه 30 فروردين 1391برچسب:, :: 20:2 :: نويسنده : محسن معین فر

 آشنایی با صلاح تیربار گرینوف -www.taknaz.ir

تیربار PK که در ایران به آن گرینوف (Goryunov) یا تیربار کلاش نیز می گویند، اسلحه ای است اجتماعی و خودکار که با فشار غیر مستقیم گاز باروت مسلح می شود. پیشینه طراحی و ساخت این اسلحه به دهه های 50 و 60 میلادی برمی گردد، زمانی که طراحان شوروی با الهام گیری از تجارب آلمانیها در ساخت تیربارهای MG34 و MG42 در جنگ جهانی دوم طراحی یک تیربار قابل حمل و تغذیه شونده با قطار فشنگ را آغاز نمودند.
این طرح در زمانی آغاز شد که تیربارهای قدیمی "ماکسیم" که از دهه 1930 در خدمت ارتش شوروی بود، بارها نا کارآمدی خود را به اثبات رسانده و در برابر مشکلاتی همچون سرما یا گرد و غبار بسیار آسیب پذیر بودند.
بعد از این که مخترعین نام آشنای شوروی "گریگوری نیکیستن" و "یوری ساکالف" طرح خود در خصوص یک تیربار تغذیه شونده با قطار فشنگ 62/7 م.م. را نتوانستند تکمیل نمایند، "میخاییل کلاشینکوف " معروف وارد عمل شده و با ارائه یک تیربار مسلح شونده با گاز باروت که از گلنگدن چرخشی بهره می برد، توانست یک بار دیگر توانایی بلامنازع خود در تولید سلاحهای کارآمد را به همگان ثابت نماید. او توانست با تولید تیربار پ.ک.ت تحول جدیدی در تیربارهای سبک تغذیه شونده با قطار فشنگ ایجاد نموده و نیروهای پیاده ارتش سرخ را با قدرت و توان بیشتر بدرقه صحنه های رزم نماید.

آشنایی با صلاح تیربار گرینوف -www.taknaz.ir

 این نسل از تیربارها مانند بسیاری از تیربارهای دیگر دارای گلنگدن باز بوده و به همین دلیل از نواخت تیر مناسب نیز برخوردار است وعلی رغم استفاده از الگوی تیربارهای غربی از اصول کلی کلاشینکوف تبعیت می کند. گلنگدن بزرگ و توانمند این تیربار توانایی پذیرش گلوله های 62/7 م.م را داراست و دارای فشنگ کش شبیه به تفنگهای هجومی کلاشینکوف می باشد. از آنجا که این تیربار از گلنگدن باز بهره می برد، پین شلیک را میتوان از روی گلنگدن برداشت. البته وقتی که گلنگدن در مسیر حمال خود می چرخد، پین شلیک روی حمال گلنگدن در حالت قفل شده باقی می ماند.
این تیربار یک اسلحه عمل کننده با فشار گاز و دارای یک پیستون با کورس بلند است و پیستون گاز به طور موقت بر روی حمال گلنگدن نصب شده و همراه آن حرکت می کند. پیستون گاز و رابط آن دارای صفحاتی از جنس کروم هستند تا مقاومت بیشتری در برابر خوردگی داشته باشند. ضمنا این نکته قابل توجه است که تمام تیربارهای این گروه دارای دافعه گلنگدن نیستند، اما نمونه های ساخت مجارستان و یوگوسلاوی مجهز به آن می باشند.

در جریان جنگ سرد این تیربارها شهرت زیادی در جهان داشتند و در درگیریهای مختلفی نیز مورد استفاده قرار می گرفتند. این تیربارها هنوز هم در روسیه، بلغارستان، مجارستان، رومانی، چین، یوگوسلاوی و احتمالا در لهستان تولید می شوند.

آشنایی با صلاح تیربار گرینوف -www.taknaz.ir

تیربار PKT چند منظوره میخاییل کلاشینکوف هرچند نتوانست به شهرتی همچون تفنگ تهاجمی طراحی شده توسط وی (مسلسل کلاشینکوف یا AK47) دست یابد، ولی اطمینان پذیری بالا، سادگی حمل و نقل و کارکرد ساده و روان توانسته است آن را در ردیف برترین تیربارهای چند منظوره دنیا قرار دهد.

خانواده تیربارهای PK از طرح قطار فشنگ با جعبه بسته شبیه به طرح مورد استفاده در تیربارهای ماکسیم استفاده می کنند. این قطار فشنگها دارای 3 طول مختلف هستند که شامل 100،200 و250 گلوله می باشند. قطار فشنگ 100 تیری در جعبه های کوچکتر جا گرفته و می توان در نبردهای هجومی آنرا در زیر سلاح به بدنه متصل کرد. جعبه های قطار فشنگ 200 و 250 گلوله ای بزرگتر بوده و در رزمهای پدافندی مورد استفاده قرار می گیرند. معمولا جعبه های 250 فشنگی برای نصب بر روی سه پایه استفاده می شوند. تیربار پی . کا بر علیه انواع هدفهای زمینی و بعضی از اهداف هوایی به کار می رود. نیروهای پیاده از این تیربار با به کارگیری دوپایه یا سه پایه استفاده می کنند. در ضمن تیربار پی . کا با مختصر تغییراتی در نفربرها و تانکهای روسی استفاده می شود. تیربار پی . کا در تانک بعنوان تیربار هم محور توپ اصلی مورد استفاده قرار می گیرد.

آشنایی با صلاح تیربار گرینوف -www.taknaz.ir
این تیربار در زمان جنگ تحمیلی و به علت کاهش کارآیی تیربار قدرتمند MG1A3 (به علت سنگینی و دفعات زیاد گیر کردن) وارد خدمت نیروهای مسلح گردید و در عملیات مختلف کلاسیک و چریکی توانست کارآیی خود را ثابت نماید. این تیربار هم اکنون نیز در نیروهای مسلح کشورمان از جمله سپاه پاسداران و نیروی انتظامی در خدمت است. این اسلحه به عنوان تیربار سبک سازمانی سپاه پاسداران وارد خدمت شده و اکنون در سطح وسیعی مورد استفاده قرار می گیرد. نیروی انتظامی نیز در واحدهای عملیاتی خود در مناطق مرزی و در درگیری با اشرار و قاچاقچیان مسلح به عنوان یک تیربار سبک و کارآمد از این سلاح بهره می برد.

 

مدلهای مختلف تیربار پی . کا:
1 – تیربارPK: مدل اصلی و معمولی تیربار که مورد استفاده نیروهای پیاده است و شعله پوش آن دوکی می باشد
2 – تیربارPKS: تفاوت آن با مدل PK در شعله پوش آن ست که بلند و شیار دار ساخته شده است
3 – تیربارPKM: وزن و طول لوله آن کمتر از مدلهای قبلی است (وزن آن 7.5 کیلوگرم است)
4 – تیربار PKMS: وزن آن کمتر و شعله پوش به صورت دوکی شکل اما کوتاه تر از مدلهای قبل می باشد
5 – تیربارPKMT: طول لوله، وزن و نواخت تیر آن بیشتر از مدلهای قبل و ماشه آن الکتریکی است
6 – تیربار قدیمی گرینوف SGM Goryunov: از مدلهای قدیمیتر تیربارهای روسی است و تقریبا ارتباطی با تیربارهای جدیدتر PK ندارد.

تیربار قدیمی SGM Goryunov

مشخصات تیربار پی . کا:
اسلحه ای است اجتماعی و خودکار که با فشار غیر مستقیم گاز باروت مسلح و لوله آن با هوا و در مواقع اضطراری با آب خنک میشود. دارای دو نوع نوار می باشد:
1 – نوار بلند 50 ، 75 ، 100 ، 200 ، 250 فشنگی.
2 – نوار کوتاه 25 عددی که ابتدا و انتهای هر نوار به گونه ای است که بوسیله یک فشنگ به نوار های قبلی و بعدی متصل میشود که نوارها از سمت راست اسلحه تغذیه میشود و دارای برگه ناظم آتش دو وضعیتی ( عقب ضامن ، جلو آتش ) می باشد.
دستگاه نشانه روی این سلاح از دو قسمت تشکیل شده است:
الف – مگسک ، که در سمت و برد قابل تنظیم است.
ب – ستون درجه ، که از اعداد 1 الی 15 مدرج شده که هر عدد ضریب 100 متر است و قبل از شماره 1 آن حرفی نوشته شده که اصطلاحا به آن علامت تاکتیکی گفته میشود که همسطح 400 متر میباشد.و خط شاخص هر عدد زیر آن عدد قرار دارد .ستون درجه دارای یک طبلک تغییر سمت نیز بوده که با استفاده از آن میتوان پیشگیرهای مربوط به هدفهای متحرک یا باد را منظور نمود.( 5 میلیم به چپ و 5 میلیم به راست ) .
ضمنا دارای رگولاتور تنظیم گاز بوده که جهت کم و زیاد کردن نواخت تیر و کمک در رفع گیر سلاح استفاده می شود. این تیربار به وسیله دو پایه استاندارد بصورت یک تیربار سبک و با سه پایه به صورت یک تیربار نیمه سنگین قابل استفاده می باشد. این تیربار دارای دو نوع قنداق چوبی و پلاستیکی فشرده می باشد.

کالیبر و فشنگ مصرفی: r54 × 7/62 میلیمتر
تعداد خان و گردش آن: 4 عدد و از چپ به راست
نواخت تیر عملی: 200 تا 250 تیر در دقیقه
سرعت اولیه گلوله: 820 متر بر ثانیه
برد مفید: 1000 متر
برد نهایی: 3800 متر
متعلقات:
دو نوع سه پایه، جعبه فشنگهای 50 و 100و 200 و 250 فشنگی، دو نوع جعبه تنظیف، پوکه کش، سه عدد سمبه، لوله یدکی، چرخ نوار پرکن، کیسه وبند حمل برای جعبه250 فشنگی
ماموریت اصلی: بر علیه اجتماعات دشمن
ماموریت فرعی: بر علیه اهداف هوایی
مهمات:
فشنگهای جنگی معمولی، ثاقب، آتش زا، سنگین، رسام، فولادی، آموزشی، گازی

________________________________________________________

 

منابع:

newcoy.persianblog.ir

wikipedia.org

hungariae.com/Goryunov.htm

oghj.blogfa.com (نویسنده: امید جعفری)

forum.downloadha.com

amoozeshnezami.blogfa.com

 

چهار شنبه 30 فروردين 1391برچسب:, :: 19:59 :: نويسنده : محسن معین فر


اسلحه ی کلاشینکف و خصوصیات آن


کلاشنیکف آ-کا-۴۷ (به روسی: Калашникова AK-۴۷) که در ایران به لفظ عامه گاهی آن را کلاشینکف و یا به طور خلاصه کلاش نیز می‌نامند، اسلحه‌ای انفرادی است که به حالت تمام اتوماتیک یا نیمه اتوماتیک می‌تواند تیراندازی کند. این اسلحه دارای خشاب‌های ۳۰، ۴۰ و ۷۵ فشنگی (قابلمه‌ای) می‌باشد.

این سلاح به روش غیرمستقیم و با فشار گاز ناشی از انفجار باروت مسلح می‌شود و سیستم قفل گلنگدن آن از نوع چرخشی است. این سلاح در سه نوع با قنداق ثابت، تاشو از زیر، و تاشو از بغل ساخته می‌شود که نوع تاشو آن به دلیل اشغال کردن فضای کمتر و حمل آسانتر مورد توجه قرار گرفته‌است. به خاطر کوچکی و سبک بودن نسبی در جنگ‌های چریکی (پارتیزانی) کارایی دارد. کالیبر اصلی آن ۷٫۶۲ است ولی در کالیبرهای دیگر نیز ساخته شده‌است.کشورهای مختلفی (بیشتر از بلوک شرق) و از جمله ایران، این سلاح را در انواع مختلف به تولید رسانده‌اند و هم اکنون این اسلحه به دلیل کارایی بالای خود در سازمان رزم نیروهای مسلح ایران قرار دارد.

نام این اسلحه در زبان روسی Автомат Калашникова образца ۱۹۴۷ года و در انگلیسی Automatic Kalashnikov rifle 1947 model است.

اسلحه کلاشنیکف در سال ۱۹۴۷ توسط میخائیل کلاشنیکف در روسیه طراحی شد و در دوران جنگ سرد توسط بسیاری از کشورهای جهان به ویژه بلوک شرق استفاده گردید. در سال ۱۹۵۱ رسماً وارد ارتش روسیه گردید. بدنه ان از فولاد نرم ساخته شده وبقیه قسمتها پرسکاری شده‌است. درحدودسال ۱۹۵۹ نوع AKM (افتامات کلاشینکف مدرن) درخط تولید قرارگرفت که بر خلاف مدل آ-کا-۴۷ بدنه این سلاح ورقه پرسکاری است و در قسمتهای دیگر تغییراتی نیز داده شده‌است. قابل توجه‌است که درارتش روسیه مدل (AKM) در حال خارج شدن از رده‌است و مدل دیگری از این سلاح بنام SKS-۴۷ که از نظر ظاهر و مکانیسم مشابه این سلاح بوده وکالیبر ان کمتر است (۳۹*۴۵/۵) جانشین ان می‌گردد.


انواع مدل هایAK47


مدل AK-47



این مدل ، مدلی پایه برای تمام سری های AK و مخفف
Автомат Калашникова образца 1947 года است به معنی كلاشینكف مدل سال 1947. از مهمترین مزایای كلاشینكف سادگی و سبكی آن میباشد. این مدل تا سال 1959 ساخته شد و مورد استفاده بسیاری از كشورهای دنیا قرار گرفت.

كالیبر= 7.62 میلیمتر
فشنگ= 39× 7.62 میلیمتر
ظرفیت خشاب= 30 تیر
تعداد خان=4
نرخ آتش= 600 RDS
سرعت گلوله هنگام خروج= 700 متر بر ثانیه
این مدل فاقد سرنیزه میباشد .


مدل AK-101


كالیبر= 5.56 میلیمتر

نرخ آتش= 600 RDS
فشنگ= 45×5.56 میلیمتر
سرعت گلوله هنگام خروج= 910متر بر ثانیه
بسیاری از قطعات این سلاح پلاستیكی است
.


مدل AK-102




كالیبر= 5.56 میلیمتر

فشتگ= 5.56x45 میلیمتر
نرخ آتش= 600 RDS
ظرفیت خشاب= 30 تیر
بسیاری از قطعات این سلاح پلاستیكی است.



مدل AK-103



كالیبر= 7.62 میلیمتر

فشنگ= 39×7.62 میلیمتر
سرعت گلوله هنگام خروج= 715متر بر ثانیه
بسیاری از قطعات این سلاح پلاستیكی است.



مدل AK-104



كالیبر= 7.62 میلیمتر

فشنگ= 39×7.62 میلیمتر
نرخ آتش= 600 RDS
بسیاری از قطعات این سلاح پلاستیكی است.



مدل AK-105




كالیبر= 5.45میلیمتر

فشنگ= 39×5.45 میلیمتر
نرخ آتش= 600 RDS
ظرفیت خشاب= 30 تیر


مدل AK-74M ( مدل مدرن شده AK-47)



مخصوص نیروهای هوابرد


سال ورود به خدمت= 1974

كالیبر= 5.45 میلیمتر
فشنگ= 39×5.45 میلیمتر
سرعت گلوله هنگام خروج= 920متر بر ثانیه


مدل AKS-74 مخصوص نیروی های هوابرد





مدل AKS-74



سال ورود به خدمت= 1974

كالیبر= 5.45 میلیمتر
فشنگ= 39×5.45 میلیمتر
تعداد خان=4


مدل AKS-74U





این مدل مجهز به صدا خفه كن BPS میباشد.

سال ورود به خدمت= 1975
كالیبر= 5.45 میلیمتر
فشنگ= 39×5.45 میلیمتر


در روسیه از كلاشینكف به عنوان قهرمان ملی یاد میشه و تا كنون چندین مدال به مناسبتهای مختلف دریافت كرده. از AK-47 تا كنون 100.000.000 قبضه تولید شده همچنین از مهندسین آلمانی در طراحی این سلاح استفاده شده است.
چهار شنبه 30 فروردين 1391برچسب:, :: 19:56 :: نويسنده : محسن معین فر

روز 31 شهريور 1359 با حمله هوايي عراق به چند فرودگاه ايران و تعرض زميني همزمان ارتش بعث به شهرهاي غرب و جنوب ايران، جنگ 8 ساله حكومت صدام حسين عليه ايران آغاز شد. اين جنگ 19 ماه پس از پيروزي انقلاب اسلامي و چند روز پس از آن اتفاق افتاد كه صدام پيمان الجزاير را در برابر دوربين‌هاي تلويزيون بغداد پاره كرد. صدام در نطقي با تأكيد بر مالكيت مطلق كشورش بر اروند رود (كه وي آن را شط‌العرب ناميد) و ادعاي تعلق جزاير ايران به «اعراب» جنگ را در زمين، هوا و دريا عليه ايران آغاز كرد.
اين جنگ در حالي شروع شد كه مردم ايران دوران نقاهت پس از انقلاب را مي‌گذراندند و طبعاً به بازسازي كشور و آرامش و سازندگي مي‌انديشيدند. نيروهاي مسلح نيز به دليل آن كه انتظار جنگ را نداشتند، از آمادگي چنداني براي رويارويي در يك نبرد بزرگ برخوردار نبودند. به همين دلايل، نظاميان عراق در ماههاي اول پس از شروع حمله، موفق شدند چند شهر مرزي را در غرب و جنوب ايران تصرف كنند.
علل آغاز جنگ
گرچه صدام حسين در ساعات مياني 31 شهريور و پيش از صدور فرمان حمله به ايران، موضوع اختلافات مرزي را دليل وقوع جنگ عنوان كرد، اما حتي خود او نيز مي‌دانست اين جنگ مرحله اجرايي نقشه برنامه‌ريزي شده، هدفمند و فرامنطقه‌اي است و دولت بغداد به دليل اختلافات زميني و دريايي خود با ايران، تنها داوطلب اجراي اين نقشه شده است.
واقعيت اين است كه انقلاب اسلامي تنها سبب از بين بردن «جزيره ثبات غرب» در منطقه نشده بود، بلكه تمامي الگوها و هنجارهاي مورد نظر غرب در خاورميانه و خليج فارس را بر هم زده بود. انقلاب اسلامي در برابر نظامهاي لائيكي مورد نظر غرب در منطقه، با صراحت، احياء مذهب را صلا مي‌داد. علاوه بر آن قدرتهاي بزرگ از اين نگران بودند كه ثبات مورد نظر آنان در خاورميانه و همچنين جريان آرام و مطلوب نفت از خليج فارس، با تثبيت انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي ايران به خطر افتد. به همين دليل امريكا و اتحاد جماهير شوروي ـ عليرغم اختلافات برخاسته از فضاي جنگ سرد ـ در نارضايي از انقلاب اسلامي ايران موضع يكساني داشتند.
جمهوري اسلامي ايران در طول يك سال و چند ماه قبل از وقوع جنگ تحميلي، با فشارهاي برون مرزي متعددي روبرو شد:
جنگ تبليغاتي، سياسي رواني؛ محاصره اقتصادي؛ بلوكه كردن دارايي‌هاي ايران؛ تهديدات نظامي (مداخله نظامي در طبس و ...)؛ تحريف ماهيت انقلاب اسلامي در عرصه بين‌المللي؛ دامن زدن به تروريسم و ناامني داخلي و حمايت از آن.
هدف از اين اعمال، بدبين ساختن افكار عمومي جهان نسبت به انقلاب اسلامي، جلوگيري از شناسايي سياسي جمهوري اسلامي و فراهم ساختن زمينه هاي جنگ عليه ايران بود. هدف اين بودكه هرگونه برخورد با ايران، در عرصه بين‌المللي، اقدامي در جهت بازگرداندن ثبات و آرامش به منطقه ومطابق خواست جامعه جهاني جلوه كرده و توجيه پذير باشد. هدف اين بود كه نگذارند نهضت امام خميني (ره) به عامل تأثيرگذار در تعيين نظم استراتژيك جهان تبديل شود.
اين گونه اهداف و ديدگاهها نيز نمي‌توانست در چهارچوب اختلافات مرزي و جاه‌طلبي‌هاي صدام تعريف شود. صدام در حقيقت فريب توطئه خارجي را خورد و جاه‌طلبي‌اش محركي براي انتخاب عراق در اجراي اين توطئه بود. البته در كنار اين جاه‌طلبي، صدام انگيزه‌هاي جداگانه‌اي نيز براي جنگ داشت: صدام از تأثير انقلاب اسلامي ايران بر جمعيت 60 درصدي شيعيان عراق نگران بود؛ صدام همانگونه كه خود و دولتمردانش به دفعات اعلام كردند از پيمان الجزيره ناراضي بوده و در پي فرصتي براي لغو آن و حل يكسره اختلافات مرزي دو كشور مطابق ميل خود بود؛ صدام ـ بعدها از زبان سياستمداران عراقي و غير عراقي منتشر شد ـ مايل بود در برنامه نابودي انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي ايران و از بين بردن خطرتفكر اسلامي براي استعمارگران، در منطقه پيشقدم شود تا بتواند حمايت دولتهايي را كه با پيروزي انقلاب اسلامي منافعشان خطر افتاده، جلب كند و خود رهبري جهان عرب را به دست گيرد.
به همين دليل بسياري از تحليلگران سياسي، جنگ تحميلي عراق عليه ايران را تهاجمي فرا منطقه‌اي و برخاسته از اراده برون مرزي مي‌شمارند.
البته حوادث بعد نشان داد كه امريكا و يارانش در تبيين واقعيت‌ها، اشتباه كرده و دچار خوش‌بيني شده بودند كه ناشي از ماهيت رخدادهاي سياسي‌ـ اجتماعي و اطلاعات نادرست امريكا بود. امريكا به رغم نظام و سيستم اطلاعاتي‌اش، همچنين حضور طولاني مدت در جامعه ايران، فاقد اطلاعات واقعي بود و توان تبيين صحيح اين اطلاعات را نيز نداشت.
مجموعه اين مسايل، امريكا و هم پيمانانش را به چالشي با جامعه ايران كشاند كه هنوز بعد از گذشت نزديك به سه دهه به پايان نرسيده است. گرچه در اين مدت تحولات زيادي رخ داده، اما به طور قطع آن چه امريكايي‌ها از آن هراس داشتند اتفاق افتاد؛ انقلاب اسلامي ايران در برگرفتن غبار از چهره اسلام و خارج ساختن آن از كنج راكد عبادتگاهها به صحنه سياسي جوامع بشري موفق بود.
تمهيدات صدام براي جنگ تحميلي
صدام كه اساساً با نيت مبارزه با جمهوري اسلامي ايران در 25 تير 1358 با كودتا در عراق به قدرت رسيده بود، از ابتدا از تمامي راههاي ممكن براي به زانو درآوردن انقلاب اسلامي بهره گرفت.
اخراج هزاران ايراني از عراق در نيمه دوم 1358ش.؛ توزيع اسلحه بين عوامل ضد انقلاب حمايت از بمب‌گذاران و طراحي انفجارهاي مكرر در خطوط راه‌آهن و تأسيسات نفتي؛ پناه دادن به ژنرالهاي فراري حكومت پهلوي؛ انتخاب اسامي مجعول براي شهرهاي ايران در نقشه‌ها و كتابهاي درسي (عراق اهواز را «الاحواز»، خرمشهر را «محمره»، آبادان را «عبادان»، سوسنگرد را «خفاجيه» و بالاخره خوزستان را «عربستان» ناميد.1) و الحاق خيالي اين شهر‌ها به قلمرو جغرافيائي عراق؛‌ تحريكات و تجاوزات مكرر مرزي (دهها مورد يادداشت رسمي اعتراض از سوي وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي ايران به سفارت رژيم عراق در تهران ارسال شده است2)؛ انعقاد قراردادهاي خريد هواپيماهاي ميراژ، ميگ وتوپولف (اين قراردادها پس از پيروزي انقلاب و قبل از جنگ منعقد شده است)؛ تقويت بدون دليل نيروهاي عراقي در مرز مشترك دو كشور و ايجاد موانع از قبيل سنگرهاي بتوني، سيم‌هاي خاردار و ... صدها نمونه ديگر از اقدامات مقدماتي صدام براي فراهم آوردن زمينه يك تهاجم گسترده نظامي عليه جمهوري اسلامي ايران است.
از اين رو هجوم نظاميان عراق به ايران در 31 شهريور 1359، تعجب هيچ يك از محافل سياسي مطلع جهان را برنيانگيخت، چرا كه از تمامي اقدامات يكساله صدام، بوي جنگ به مشام مي‌رسيد.
دولتمردان عراقي از همان ابتداي تجاوزشان تمامي توان سياسي، نظامي و تبليغي خود را براي به زانو درآوردن انقلاب اسلامي ايران به كار بستند. در جبهه سياسي هيأتهاي بسياري را روانه كشورهاي اروپايي، آفريقايي و آسيايي كردند و در اين مأموريت‌ها تلاش داشتند تا اهداف و مقاصد خود در تحميل جنگ به جمهوري اسلامي ايران را، نزد جهانيان توجيه نمايند. در نيمه اول دهه 1360 ش. روزنامه‌ها و رسانه‌هاي ارتباط جمعي امريكا و اروپا مملو از مقالات و گزارشهايي بود كه در آنها، به اهداف و نقشه‌هاي مقامات عراقي در به راه انداختن جنگ و علت حمايت كشورهاي غرب و شرق از آنها اشاره شده بود. در اين مقالات در توصيف اهداف جنگ به سركوب بنيادگرايي در منطقه، توقف صدور انقلاب اسلامي، كاستن از خطر بالقوه براي حكومت صهيونيستي، رفع نگراني دولت‌هاي عرب خليج فارس از قدرت ايران و ... اشاره شده بود.
عراقي‌ها در خلال جنگ، تمام قوانين ومقررات بين‌المللي را زير پا گذاشتند: پيمان الجزاير، پيمان منع كاربرد سلاحهاي شيميايي، پيمان منع حمله به اماكن مسكوني، پيمان مربوط به ضرورت رفتار انساني با اسيران جنگي، پيمان مربوط به ضرورت امنيت هوانوردي، پيمان مربوط به امنيت درياها، و دهها و صدها نمونه ديگر از پيمانها، مقررات و قوانين معتبر بين‌المللي در خلال جنگ تحميلي از سوي عراقي‌ها به زير پا گذارده شد.
بغداد در خلال جنگ تحميلي، از شبكه‌هاي بمب‌ گذار درداخل كشورو در رأس آنها از سازمان مجاهدين خلق (منافقين) حمايت كرد. منافقين كه در فرانسه و بعد در عراق مستقر شدند با سكوت يا حمايت دولت‌هاي ميزبان، بسياري از اقدامات تروريستي عليه مسئولان و افراد عادي كوچه و بازار ايران را در خلال جنگ تحميلي هدايت ‌كردند. ترور مردم عامي و مسئولان نظام، در پاريس و بغداد طراحي و برنامه‌ريزي مي‌شد و در شهرهاي مختلف ايران به اجرا در مي‌آمد. هفتم تير و شهادت آيت‌الله بهشتي و 72 نفر از مسؤولان ايران، هشتم شهريور وشهادت رئيس جمهور رجايي و نخست‌وزير باهنر، شهادت امامان جمعه، ترور مستمر مردم عادي از قبيل كاسب، دانش‌آموز، روحاني و غيره از جمله اقدامات تروريست‌هاي داخلي تحت الحمايه دولت عراق در خلال 8 سال جنگ تحميلي بود.
علاوه بر اين، ابعاد جنگ فقط در مرزها و يا در داخل شهرها به صورت ترورهاي روزمره خلاصه نمي‌شد، بلكه خانه‌هاي مسكوني مردم و مدارس كودكان بي‌دفاع در بسياري از شهرهاي ايران آماج حملات موشكي عراقي‌ها بود و هزاران نفر از تلفات مردمي جنگ ناشي از همين گونه حملات بود. كشتي‌هاي باري و نفتي كه عازم بنادر ايران بودند، در بخش عمده اين 8 سال هدف حملات هوايي عراق در خليج فارس بودند و هواپيماهاي جاسوسي ـ آواكس ـ كه در عربستان مستقر بودند، جنگنده‌هاي عراقي را در هدف‌گيري اين كشتي‌ها ياري مي‌دادند.
حمايتهاي جهاني از صدام
در خلال جنگ تحميلي، عراق از حمايت بي‌دريغ تسليحاتي، مالي و سياسي بين‌المللي برخوردار بود. فرانسه، شوروي، انگلستان و چين درصدر صادر كنندگان اسلحه مورد نياز عراق قرار داشتند، آلمان تأمين كننده عمده جنگ افزارهاي شيميايي عراق بود و دولت‌هاي عرب حوزه خليج فارس تأمين كننده عمده نيازهاي نفتي، مالي و ترابري عراق بودند.
دولت عراق در 1358ش. حدود 12 ميليارد دلار صرف خريد تسليحات كرد، امّا در 1361 توانست در خريد جنگ‌افزار از عربستان سعودي سبقت گيرد و در 1363 ش. بودجه نظامي بغداد از مجموع بودجه نظامي كشور‌هاي عضو شوراي همكاري خليج فارس بيشتر شد. در اين سال عراق 40 درصد درآمدهاي داخلي خود را صرف خريد جنگ‌افزار از امريكا، انگليس، فرانسه و روسيه كرد. هزينه‌اي كه عراق در دهه 1360ش. صرف خريد سلاح از امريكا و اروپا كرد، از هزينه تسليحاتي كشورهاي صنعتي اروپاي غربي در همين دهه بيشتر بود. در اين دهه عراق، دو برابر آلمان غربي بودجه نظامي داشت.3
نه در امريكا، نه در اروپا، نه در روسيه و نه در سازمان ملل، هيچ منعي براي تسليح مداوم عراق به انواع جنگ‌افزارهاي كشتار جمعي در دهه 1360 ش. وجود نداشت. بسياري از اين سلاحها در شرايطي به عراق سرازير مي‌شد كه اين كشور پولي براي خريد آنها نداشته و خود را همه ساله به فروشندگان خود مقروض مي‌ساخت. بسياري از واردات نظامي نيز با صادرات نفتي پاسخ داده مي‌شد.
آمارهاي رسمي نشان مي‌دهد كه شوروي، فرانسه و چين ـ سه عضو دائم شوراي امنيت سازمان ملل ـ به ترتيب درصدر كشورهاي صادركننده سلاح به عراق در دهه 1360 ش. بوده‌اند. در طول اين دهه، 53 % واردات نظامي عراق به ارزش تقريبي 13 ميليارد و 400 ميليون دلار از شوروي تأمين مي‌شد. فرانسوي‌ها نيز با فروش بيش از 5 ميليارد دلار سلاح به عراق در دهه 1360ش. مجموعاً 20 % واردات نظامي عراق را به خود اختصاص داده‌اند. اين رقم در مورد چين نيز به 7% يعني به بيش از يك ميليارد و ششصد ميليون دلار بالغ مي‌شد. 4
در كنار فعاليت مستقيم كارخانجات جنگ افزار سازي وابسته به دولت‌ها، مؤسسات خصوصي مختلف نيز در اين راستا صرفاً جهت كسب درآمد هرچه بيشتر وارد معركه شده و بدون توجه به قوانين داخلي هر كشور در مورد منع صدور ساز و برگ نظامي به كشورهاي درگير جنگ و حتي قوانين و كنوانسيون‌هاي بين‌المللي ناظر بر جلوگيري از توليد و فروش سلاحهاي غير متعارف، عراق را به صورت يك زراد خانه عظيم درآوردند.
اين روند باعث شد كه حكومت بعث نه تنها به پيشرفته‌ترين تجهيزات نظامي در زمينه‌هاي جنگ هوايي و زميني دست يابد، بلكه كارخانجات جنگ افزار سازي متعددي با همكاري كشورهاي مختلف به صورت آشكار و نهان برپا ساخت، به طوري كه طبق گزارش مؤسسات بين‌المللي، در پايان جنگ، عراق پنجمين قدرت نظامي جهان شد.5
در اين جنگ امريكايي‌ها نيز سهم خود را در ياري رساندن به ماشين جنگي صدام و دشمني با جمهوري اسلامي ايران ايفا كردند: در اسفند 1360، نام عراق از فهرست كشورهايي كه واشنگتن از آنها به عنوان «طرفداران تروريسم» ياد مي‌كرد خارج شد و در آذر 1363، امريكا به تحريم سياسي عراق خاتمه داد و روابط سياسي با اين كشور را برقرار كرد. امريكايي‌ها در موارد متعددي هماهنگ با صدام و به طور مستقيم وارد جنگ عليه جمهوري اسلامي ايران شدند. حمله به پايانه‌ها و چاه‌هاي نفتي ايران در خليج فارس و ساقط كردن هواپيماي مسافري ايرباس ايران بر فراز اين منطقه و كشتار 300 مسافر و خدمه آن، دو نمونه از اين حملات بود. اين حوادث در حالي رخ مي‌داد كه ايران مورد تحريم تسليحاتي قرار داشت و اين تحريم با شدت اعمال مي‌شد. «كاسپارواين برگر» ـ وزير دفاع وقت امريكا ـ راجع به تصويب قطعنامه تحريم تسليحاتي ايران با صراحت گفته بود:
«... در صورتي كه قطعنامه تحريم تسليحاتي اجرا شود، ريشه توانايي ايران براي ادامه جنگ به سرعت خشك مي‌شود و در واقع ريشه موجوديت ايران نيز به صورت يك ملت به خشكي مي‌گرايد... 6»
شوراي همكاري خليج فارس كه در 1359 ش. به بهانه همكاري‌هاي اقتصادي، سياسي و نظامي 6 كشور عضو ـ امارات متحده عربي، بحرين، قطر، كويت، عربستان سعودي و عمان ـ به وجود آمد، عملاً كانوني براي گردآوري دلارهاي نفتي منطقه و انتقال آن به بغداد براي تقويت بنيه نظامي عراق شده بود. هنگامي كه جنگ به پايان رسيد، تنها مطالبات نقدي 6 كشور عضو اين شورا از عراق، از مرز 80 ميليارد دلار گذشته بود. اين غير از ميلياردها دلار نفتي بود كه دولتهاي منطقه به ويژه كويت و عربستان از پالايشگاهها و پايانه‌هاي خود به حساب عراق به شركتها و كمپاني‌هاي نفتي غرب فروخته بودند.
شيخ نشينهاي عرب منطقه به مدت يك دهه به مثابه دولتهاي دست نشانده بغداد عمل مي‌كردند. عراقيها دائماً از آنها متوقع بودند و براي جنگ و اقدامات نظامي خود بر سر آنان منت مي‌گذاشتند و رژيمهاي عرب نيز سپاسگزار بعثيها، دلارهاي نفتي‌شان را براي حاكمان بغداد ارسال مي‌كردند؛ همان حاكماني كه دو سال بعد از پايان جنگ تحميلي‌شان بر ايران، در حمله جديد خود به كويت و عربستان تلافي حمايتهايشان را كردند!. به همين دليل، هنگامي كه در تابستان 1369 ش.، صدام، طرح حمله گسترده به كويت را آماده مي‌كرد، كمترين بهايي براي واكنش احتمالي عربستان و ساير شيوخ شوراي همكاري قائل نبود. دولتهاي عرب حوزه خليج فارس در آن سال، در حقيقت پاداش سياست ده ساله خود را در دفاع يكجانبه از صدام دريافت كردند.
ناكامي صدام در دستيابي به اهدافش
ايمان و اعتقاد راسخ رزمندگان ايران به حقانيت انقلاب اسلامي و موج عظيم مردمي كه در قالب «بسيج» براي دفاع از كيان نظام جمهوري اسلامي ايران طي 8 سال دايماً حضور خود را در جبهه حفظ كردند، بزرگترين سرمايه انقلاب و نظام بود و مهمترين نقش را در توقف ماشين جنگي عراق بر عهده داشت.
در بررسي عوامل شكست عراق در دستيابي به اهداف اعلام شد‌ه‌اش، علاوه بر ايمان و اعتقاد رزمندگان ايراني، عوامل ديگر از قبيل نااميدي حاميان صدام از سقوط جمهوري اسلامي ، مردمي شدن جنگ و سرانجام پذيرش قطعنامه 598 از جانب ايران نيز بي تأثير نبود. نتيجه آن شد كه عراقيها 8 سال پس از شروع جنگ در همان نقطه اوليه آغاز قرار داشتند.
«خاوير پرزدكوئه‌يار» ـ دبير كل وقت سازمان ملل ـ نيز در خاتمه جنگ، با انتشار بيانيه‌اي رسماً از عراق به عنوان «شروع كننده جنگ» نام برد. اين بيانيه نيز سندي از مجموعه اسناد حقانيت جمهوري اسلامي ايران درجنگ بود. در خلال اين جنگ هيأتهاي متعدد صلح از سوي سازمان ملل، سازمان كنفرانس اسلامي، اتحاديه عرب و جنبش عدم تعهد براي ميانجي‌گيري به تهران و بغداد سفر كردند كه غالباً داوري آنها به دليل آن كه فاقد اصل بيطرفي و گاهي عاري از عدالت و صداقت بود، به نتيجه‌اي نرسيد. قطعنامه‌هاي منتشره از سوي شوراي امنيت سازمان ملل نيز به استثناي قطعنامه هفتم ـ قطعنامه598ـ كه در تير 1366 به تصويب رسيد، غالباً جانب انصاف و عدالت را رعايت نكرده بود.
قطعنامه 598 نيز عاري از اشكال نبود اما نسبت به ساير قطعنامه‌هاي منتشره، مواضع بيطرفانه‌تري داشت و جمهوري اسلامي ايران عليرغم بي‌ميلي اوليه سرانجام در تير 1367 آن را رسماً پذيرفت. روز 29 مرداد 1367 از سوي سازمان ملل آتش بس اعلام شد و به تدريج آتش جنگ در جبهه‌ها خاموش گرديد. با اين همه هنوز اكثر بندهاي قطعنامه 598 اجرا نشده است.
قسمتي از پيام امام خميني(ره) راجع به قطعنامه 598 و شرايط سياسي آن روز چنين است:
... من با توجه به نظر تمام كارشناسان سياسي و نظامي سطح بالاي كشور كه به تعهد و دلسوزي و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم و در مقطع كنوني آن را به مصلحت انقلاب و نظام مي‌دانم و خدا مي‌داند كه اگر نبود انگيزه‌اي كه همه‌ما و عزت و اعتبار ما بايد در مسير مصلحت اسلام و مسلمين قرباني شود، هرگز راضي به اين عمل نمي‌بودم و مرگ و شهادت برايم گواراتر بود...
... خوشا به حال شما ملت، خوشا به حال شما زنان و مردان، خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودين و خانواده‌هاي معظم شهدا و بدا به حال من كه هنوز مانده‌ام و جام زهر آلود قبول قطعنامه را سركشيده‌ام و در برابر عظمت و فداكاري اين ملت بزرگ احساس شرمساري مي‌كنم، و بدا به حال آنان كه در اين قافله نبودند، بدا به حال آنهائي كه از كنار اين معركه بزرگ جنگ و شهادت و امتحان عظيم الهي تا به حال ساكت، بي تفاوت و يا انتقاد كننده و پرخاشگر گذشتند.7
به اين ترتيب جنگي كه در 31 شهريور 1359 توسط همة ظالمان جهان و به دست صدام بعثي به جمهوري اسلامي ايران تحميل شد، بدون دستيابي آنان به اهدافشان، در تابستان 1367 ش. به پايان رسيد.
پي‌نويس:
1 ـ تحليلي بر جنگ تحميلي عراق عليه ايران؛ انتشارات وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي ايران.
2 ـ همان.
3 ـ‌ روزنامه جمهوري اسلامي؛ 31 شهريور، دوم و سوم مهر 1370ش؛ «صادر كنندگان مرگ».
4 ـ‌ همان.
5 ـ‌ گزارش آماري مؤسسه بين‌المللي صلح استكهلم ؛ 1989 م.
6 ـ فرآيند جنگ تحميلي؛ اداره كل پژوهش معاونت سياسي صدا و سيما.
7ـ صحيفه نور؛ جلد 20 ؛ ص 239.

چهار شنبه 30 فروردين 1391برچسب:, :: 19:54 :: نويسنده : محسن معین فر

بسیج چیست ؟ و بسیجی کیست ؟
بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پرثمری است که شکوفه های آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می دهد و بسیجی شاخ برگ درختیست که با ایثار و فداکاری تمام مجاهدان از صدر اسلام تاکنون پیوسته مراقبت شده تا بوی دل انگیز آن بهار صلح و امنیت را برای میهن اسلامی مان به ارمغان بیاورد و بسیجی بر بالای آن حدیث عشق را سروده است .

بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش برگلدسته های رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سرداده‌اند و بسیجی دانش آموخته مکتبی است که فارغ التحصیلان آن در جنت رضوان سکنی گزیده و ثمره رشادتهای خود را در لقاء پروردگار خویش یافته اند .

بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشه پاک اسلامی است که تربیت یافتگان آن، نام و نشان در گمنامی و بی نشان گرفته‌اند و بسیجی سرباز گمنان امام زمان(عج) است که در مکتب عاشورا تربیت یافته و در دفاع مقدس خود مدرس سلسه رهجویان شهادت گشت .

بسیج لشگر مخلص خداست که دفتر تشکل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضاء نموده‌اند و بسیجی آن رزمنده پاکبازیست که شبها در فراق مولای خود نجوا می کند و روز در جهادی حضور دارد که یک روز در برابر هجوم نظام سلطه ایستادگی کرده و اینک در برابر تهاجم فرهنگی اش خاکریز زده است .

و تشکیل بسیج در نظام جمهوری اسلامی ایران یقیناً از برکات و الطاف جلیة خداوند تعالی بود که بر ملت عزیز و انقلاب اسلامی ایران ارزانی شد . چرا که اگر بسیج نبود در دفاع مقدس نمی توانستیم در برابر دشمن تا دندان مسلح ایستادگی کنیم و هرجا که نوای دلنشین بسیج طنین انداز شده تحول عظیم ببار آورده که ثمرات آن در همه زمینه ها آشکار شده است .

بسیجی کسی است که شور و شعور را در هم آمیخته و پیوندی ناگسستنی با مولای خوبان دارد که در قالب زمان محدود نشده و همچنان ادامه دارد. تا زمانیکه کشور محتاج امنیت است حضور بسیج و بسیجی لازم و ضروری است و هیچ کشوری در هیچ زمانی بدون امنیت نمی تواند به حیات خود ادامه دهد .

بسیج یک نیروی مردمی است و به طبقه خاصی تعلق ندارد و بسیجی را می توان در هر قشری از اجتماع جستجو کردو یافت . بسیجی با ایمان عمیق توام با عواطفی که از خصوصیات ملت ایران سرچشمه می گیرد رفتار و عملکرد دشمن را رصد کرده و هرزمان لازم شد وارد میدان شده و با تفکری که از اسلام ناب محمدی(ص) نشات می گیرد به مقابله با خطرات می رود .

در یک کلام بسیجی نیرویی کارآمد و سرمایه ای گرانبها برای اسلام و انقلاب و کشور است که باوجود آن ، کشور از گزند دشمنان مصون مانده و راههای ترقی و پیشرفت با سرعتی بیشتر طی می شود و هرکس که این نیروی عظیم را انکار کند در خرد و یا صداقت او باید شک کرد .
چهار شنبه 30 فروردين 1391برچسب:, :: 19:23 :: نويسنده : محسن معین فر

دانلود کتاب امادگی دفاعیه دوم دبیرستان با لینک مستقیم

 

 

دانلود

پيوندها
  • کیت اگزوز
  • زنون قوی
  • چراغ لیزری دوچرخه

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان درس آمادگی دفاعی و آدرس moeinfar.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 28
بازدید کل : 38778
تعداد مطالب : 15
تعداد نظرات : 8
تعداد آنلاین : 1

Alternative content